ما نه تنبلیم نه کمالگرا، ما…
پادشاهی تصمیم میگیرد بزرگترین آرزوی پیرمرد دانشمندی را برآورده کند؛ اما از شنیدن آرزوی ناچیز پیرمرد متعجب میشود: مرد دانشمند کاسهای را پیش میآورد تا پادشاه آن را پر از سکههای طلا کند.
اما کاسۀ پیرمرد حتی پسازآن که پادشاه کیسۀ بزرگی از طلا را توی آن میریزد…