با ده هزار تومان عادتهای خوب را تثبیت کنید
من صبحها زود بیدار میشدم؛ اما مشکل این بود که بعد از پنجاه صفحه مطالعه چشمم گرم میشد و هیچ مقاومتی در برابر وسوسۀ برگشتن به رختخواب نداشتم…
من صبحها زود بیدار میشدم؛ اما مشکل این بود که بعد از پنجاه صفحه مطالعه چشمم گرم میشد و هیچ مقاومتی در برابر وسوسۀ برگشتن به رختخواب نداشتم…
ما آدمها عاشق رُند کردنیم. از انتظار برای شنبه و سر برج گرفته تا سر سال و قرن بعد. این موضوع در مدل ذهنی ما ریشه دوانده و به طرز مهلکی باعث اتلاف وقت میشود…
تصور کنید آدم ولخرجی را که تا حوصلهاش سر میرود روانۀ انقلاب میشود و با هر چه ته جیبش هست کتاب میخرد. چنین فردی چه شاد باشد و چه غمگین راهش را کج میکند سمت کتابفروشی…
بنویس و گذر عمر ببین…
آیا در گفتگوهای عاطفیتان حرف کم میآورید؟
ذهن ما دائماً در پی این است که به بهانهای از نوشتن طفره برود؛ آنلاین بودن سیستمی که با آن در حال تایپ هستیم، وسوسهای بزرگ است که جریان خلاقیت ما را مختل میکند…
سعی کنید جذابیتتان را بهعنوان کسی که سپری کردن وقت با او خیلی لذتبخش است به خلاقیت نشان دهید…
حس میکنی هیچ کار ارزشمندی انجام نمیدهی…
گشتن توی کتابفروشی دوستم امید از لذتبخشترین کارهایی است که به سینما و پارک و کنسرت ترجیح میدهم. توی کتابفروشی امید هیچ خبری از کتابهای نو و تازهچاپ نیست. دنیایی است از کتابهای کهنه و دستدوم…