چگونه کنار دریا زندگی میکنم؟
آدمیزاد اگر میخواهد افق فکریاش گسترده شود، باید کنار دریا زندگی کند.
از بچگی فکر میکردم که زندگی جز در کنار دریا، تباهی است و وقت تلف کردن…
آدمیزاد اگر میخواهد افق فکریاش گسترده شود، باید کنار دریا زندگی کند.
از بچگی فکر میکردم که زندگی جز در کنار دریا، تباهی است و وقت تلف کردن…
دلواپسی برایم خوشآهنگ بود و دیالوگ درخشانی از فیلم ساراباند برگمان را به یادم میآورد، صحنهای که در آن ارلاند یوسفسون، نیمهشب به شکل غمانگیزی رو به لیوا اولمان چنین میگفت…
چند تا یادداشت کوتاه توی ویرگول نوشتهام، اگر دوست دارید آنها را مطالعه کنید…
با این پرسشنامه میتوانید میزان آمادگی خودتان را برای نوشتن یک کتاب غیرداستانی ارزیابی کنید.
در انتهای پرسشنامه، تکنیک مفید و خلاقانهای برای نوشتن کتاب معرفی میشود…
جواب من به این سؤال مشخص است…
داشتم فکر میکردم که بسیار از آدمهای بینظیری که دوست دارم هم در دهه چهلسالگی عمرشان درگذشتهاند، از آنتوان چخوف تا جلال آل احمد…
گاهی اوقات همهچیز طبق برنامهریزی ما پیش نمیرود، به خاطر پرخوابی، یک کار اداری وقتگیر یا هزار و یک دلیل دیگر نیمۀ اول روزمان هدر میرود؛ حس میکنیم زمان از کف رفته و هیچ کار و درست و درمانی نکردهایم…
برایم نوشتهای گاهی دستودلت به نوشتن هیچچیزی نمیرود؛ و حس میکنی سر مویی ذوقی برایت نمانده تا یک جملۀ درستودرمان بنویسی…
عزیزترین دوست این روزهایم پیام داده که تصمیم گرفته یک هفته موبایلش را سر کار نبرد و نوشته…