تو چه ایدهای را ترویج میکنی؟
ما از خوشیهای کوچک لذت نمیبریم، چون حس میکنیم رضایت دادن به آنها یعنی دست کشیدن از خوشیهای بزرگ…
ما از خوشیهای کوچک لذت نمیبریم، چون حس میکنیم رضایت دادن به آنها یعنی دست کشیدن از خوشیهای بزرگ…
برای نوشتن یک کتاب غیرداستانی خوب در موضوع موردعلاقهتان، نیازی نیست که نویسندۀ خوبی باشید. فقط باید زیاد بنویسید و بخشهای کمی از آن را برای انتشار انتخاب کنید…
هر وقت متوجه شدی هیچ روش معینی برای خوب زندگی کردن وجود ندارد، روش شخصی خودت برای خوب زندگی کردن را بهراحتی پیدا میکنی…
اگر کار خوب انجام دهید، مردم شما را به داشتن انگیزههای خودپرستانه متهم خواهند کرد، با این همه کار خوب را انجام دهید…
هر وقت 3 صفحه متن را خواندی و توانستی 30 صفحه دربارۀ آن بنویسی، یعنی نویسندهای صاحبفکر هستی…
البته کلی در گفتن جملۀ بالا اغراق کرده تا اهمیت سکوت را نشان بدهد؛ وگرنه من فکر نمیکنم در سکوت آدمی که کتابخوان نیست دستاورد خاصی داشته باشد…
جملهی بالا را تاکنون در بیش از پنجاه کتاب غیرداستانی خواندهام، از کتابهای انگیزشی و بازاری گرفته تا کتابهای تخصصی و آکادمیک…
عشق پیشپاافتادهترین کارها را زیبا میکند…
جملهای که در ادامه نقل میکنم بیش از هر ترفند و تکنیکی در زمینهی مدیریت زمان برایم مؤثر بوده…
معمولاً قلمم خشک نمیشود، ولی گاهی حس میکنم آنچه مینویسم سر ذوقم نمیآورد…