بسیارنویسی خوب است، بسیارنویسی خوب نیست
نوشتن زیباست. مثل زندگی که زیباست (جملۀ باسمهای). قهوۀ بدمزهای روی میزم. دور تا دورم کتاب. در محاصرۀ کتابها بیش از اینکه احساس نادانی کنم احساس ناتوانی میکنم. نمیرسم و نمیتوانم. دوست دارم حتی کمارزشترین کتابها را هم بخوانم. حتی از زباله هم میتوان آموخت. کتاب بد که جای خود دارد. میترسیم. از نوشتن، از…