هرمز انصاری | 33 جملۀ کوتاه
نوشتههای انصاری را بیشتر در قالب گزینگویه و گزارههای انتزاعیاند. تسلط کلامی، دامنۀ واژگانی گسنرده و نگرش زیبا به اندیشه و آموختن را از مهمترین شاخصههای آثار هرمز انصاری است…
نوشتههای انصاری را بیشتر در قالب گزینگویه و گزارههای انتزاعیاند. تسلط کلامی، دامنۀ واژگانی گسنرده و نگرش زیبا به اندیشه و آموختن را از مهمترین شاخصههای آثار هرمز انصاری است…
برخی معلمها در تو توهم دانایی ایجاد میکنند، اما معدودی از آنها به تو «شهامت اقرار به نادانی» را میآموزند. شاید یگانه خوشبختی من در مسیر یادگیری این بوده که شاگرد معلمی باشم که از «هنر شاگردی کردن» گفته…
نوشتن افکار ما را دقیقتر و راهگشاتر میکند؛ و شاید گام مؤثری باشد برای دور شدن از افکار پوسیدهای که چشم ما را به منابع و فرصتها بستهاند…
نویسندهای میخواهد دربارۀ موضوعی که نسبت به آن بیتفاوت هم نیست، داستانی بنویسد. چون احساسهایی به نفع یا بر ضد آن دارد. موضوعی که نویسنده راجع به آن میخواهد بنویسد، حتماً مربوط به اجتماع و آدمهای دوروبر او هستند. حالا اگر نویسنده بیاید و موضوعی را که میخواهد بنویسد، به آدمها بدهد، حتماً عدهای بدشان میآید و عدهای هم خوششان میآید. بهاینترتیب آنها بدون آنکه به اصل مسئله توجه کنند، فوری شروع به قضاوت کردن و نتیجه گرفتن میکنند…
آیا میتوان یک واژه و مفهوم را به خاطر دستمالی شدن توسط دیگران کنار گذاشت و به جایگزینی برای آنها اندیشید؟ یا نه، میتوان با افزایش دامنۀ مفهومپردازی و تولید فکر و محتوا برای بازپس گرفتن کلمات ارزشمند کوشید؟ من راه دوم را بر میگزینم…
امید مخرب است. امید به نپذیرفتِن ” آنچه اکنون هست” نیازمند است؛ چون امید نیازمندِ این است که چیزی معیوب باشد. امید نیازمندِ این است که ما بخشی از خودمان یا بخشی از جهان را انکار کنیم و از آن دست بکشیم. امید نیازمندِ این است که ضد چیزی باشیم…
من تقریباً تمام مطالب وبلاگ بابک یزدی رو خوندم. به نظرم واقعاً برای نوشتن هر مطلب خیلی جدی وقت میذاره و این از عمق فکریِ نوشتههاش معلومه. بابک دقیق و خوب میخونه، و دقیق و خوب مینویسه…
این روزها، تقریباً هجده ساعت در روزکار میکنم. خواندن، نوشتن، تدریس، محتوانویسی، ایدهپردازی، مشاوره، جلسهبازی!، توزیع محتوا در شبکههای اجتماعی و پیگیری کارهای مدرسه نویسندگی بخشی از کارهای من در اغلب روزهاست…
خوشحالم که امین برای ادامۀ حرکت «کار نکن» مصممه و هرازگاهی با یک پادکست خوب، ما رو ذوقزده میکنه. تو قسمت جدید کار نکن، امین رفته سراغ میثم جان مدنی و یه مصاحبۀ عالی ضبط کردن…
با خودم فکر میکنم و میبینم زیباترین و دلگرمکنندهترین دلیل موندن و زندگی کردن در ایران داشتن دوستان خوب و شناختن بعضی آدمها و معاصر بودن با اونهاست. بخش تازۀ «این آدمهای دوستداشتنی» رو با این هدف راه میندازم…