اگر موبایل بودم | تمرین باهمنویسی
اگر موبایل بودم، دوست نداشتم دم به دقیقه چشمت به من باشد.
اگر موبایل بودم شبها-زودتر از تو-خاموش میشدم.
اگر موبایل بودم، دوست داشتم گاهی اوقات توی خانه بمانم، و تو تنها بیرون بروی…
اگر موبایل بودم، دوست نداشتم دم به دقیقه چشمت به من باشد.
اگر موبایل بودم شبها-زودتر از تو-خاموش میشدم.
اگر موبایل بودم، دوست داشتم گاهی اوقات توی خانه بمانم، و تو تنها بیرون بروی…
سؤالاتت را تغییر بده تا زندگیات تغییر کند. -عنوان کتابی از دکتر ماریلی آدامز نوشتن میتواند سراسر پرسیدن باشد. بنا نیست همیشه برای هر سؤالی پاسخی در آستین داشته باشیم. صدالبته با طرح پرسش شانس خودمان برای دستیابی به پاسخ افزایش میدهیم. پیشنهاد: هر وقت احساس درماندگی و افسردگی کردید، دست بهقلم شوید و رگبارگونه…
«آنافورا» یکی از درسها و تمرینهای ماه اول کلاس نویسندگی خلاق است. به نظرم رسید به عنوان یک تمرین ساده اما جذاب و اثربخش، میتوانیم اینجا، هر روز با هم، کمی آنافورا بنویسیم. اول از همه تعریف آنافورا را بخوانید: آنافورا یک آرایه ادبی یونانی است. آنافورا یعنی تکرار یک واژه یا عبارت در ابتدای چند…
هجوم خانوادۀ ما به پایتخت با کوچیدن به اسلامشهر شروع شد! البته نه به راحتی. پدرم خوش نداشت بند و بساطش را جمع کند، او که از کودکی در تهران بزرگ شده بود، دیگر میل دود خوردن نداشت. دوست داشت در همان باغچه و مغازۀ اجارهایِ شهرستان، ماست خودش را بخورد. اما مادرم مخالف بود:…
-گفتی یه وقتایی حس میکنی نوشتن سختترین کار دنیاست… +یه وقتایی نه، بیشتر اوقات. -بذار حرفمو بزنم. +باشه بفرما. -خب، چرا با اینکه به قول خودت «بیشتر اوقات حس میکنی نوشتن سختترین کار دنیاست» کماکان زور میزنی بنویسی؟ +اونوقت جای نوشتن چه کاری انجام بدم؟ -قرار نشد سوالو با سوال جواب بدیا. +خب، من از…
من هنوز هم آدم نشدهام. (اصلاً کدام آدم را سراغ دارید که آدم بشود؟!) گاهی ساعتها پرسه میزنم تا ایدهای به ذهنم برسد تا پس از آن نوشتن را شروع کنم. دریغ که خودم هزار بار نوشتهام: نوشته، هنگام نوشتن شکل میگیرد. حالیا، به گمانم اگر به این 6 نکته که در ادامه فهرست کردهام…
هشدار برای کبرا 11 و سایر بچههای محله: من خودم هم کم عوضی نبودهام، پس لطفاً به ریش و گیس مبارک نگیرید. من فکر میکنم کسی که میکوشد ناتوانی آدمها را به آنها اثبات کند، مصداق بارز یک آدم عوضی است. من بارها و بارها افرادی را دیدهام که به خاطر افاضات آدمهای عوضی ذوق…
1 واژهها را دوست بدارید، حتی برخی از آنها را ببوسید. 2 هر کلمه یک ایدۀ بالقوه است؛ برای پروراندن آن بکوشید. 3 به همۀ واژههای بیگانه بدبین نباشید. اما مواظب استحکام ساختمان زبان باشید. 4 از واژهها برای آزار دیگران استفاده نکنید. غمگین میشوند و ممکن است با شما قهر کنند. (واژهها را میگویم.)…
من گمان میکنم بهبود تدریجی زمانی اثربخش خواهد بود که از آن بهاندازۀ کافی لذت ببریم. تصور کنید میخواهید در حوزۀ تخصصی خودتان یک دورۀ آموزشی خوب و درجهیک برگزار کنید. اگر از روز اول بهدنبال نتیجۀ کامل و مطلوب باشید، چیزی جز سرخوردگی نصیبتان نمیشود. برای مقابله با شکست فقط کافی است به بهبود…
شروع نوشتن حتی از خوردن ماکارانی هم سختتر است. البته شاید شما ماکارانی دوست داشته باشید، پس احتمالا نوشتن را مثل آب خوردن شروع میکنید. بسیار خب، حالا میبینید که حتی حرف زدن دربارۀ ماکارانی باعث شد من هم نوشتن را راحتتر شروع کنم. پس آیا بهتر نیست کمی دربارۀ ماکارانی بنویسم؟ نه، گمان میکنم…