سوالهایی برای اندیشیدن در شرایط بحرانی
آلبر کامو گفته:
احساسِ عدم امنیت، آدمی را به اندیشیدن سوق میدهد.
این روزها که ناامنی روانی جامعۀ ما به اوج خودش رسیده، ما بیشتر به چه چیزهایی فکر میکنیم؟
آلبر کامو گفته:
احساسِ عدم امنیت، آدمی را به اندیشیدن سوق میدهد.
این روزها که ناامنی روانی جامعۀ ما به اوج خودش رسیده، ما بیشتر به چه چیزهایی فکر میکنیم؟
حالا ممکن است برخی دوستان این حرف را به ریش و گیس بگیرند و بگویند: «اگر تماموقت بنویسم، خرج زندگیام را چه کسی میدهد؟ من اگر یک روز کار نکنم از گرسنگی میمیریم. اصلاً مگر میشود توی این خرابشده نویسندۀ تمام وقت بود؟»
در بازیِ نوشتن گیر و گورهایی هست که حتی اگر ژن خوبِ نویسندگی(!) را هم داشته باشید، باید تاب مقابله با آنها را بیابید. تفاوت نویسندۀ حرفهای و آماتور هم در چنین موقعیتهایی آشکار میشود. آماتور فکر میکند…
بسیاری از متفکران گذشته، اگر حالا زنده بودند، از کنار اینترنت به سادگی نمیگذشتند. آنها از این قدرت بیسابقه در راستای ترویج افکارشان برای ایجاد تغییراتی هر چند اندک اما مؤثر برای ارتقای خود و جهان اطرافشان بهره میبردند…
گاهی اوقات کلمات قصار میتوانند سوالات عجیب و مهیجی را برای ما ایجاد کنند. یکی از جملات خلاقانۀ نویسندۀ بزرگ «سال بلو» را برگزیدهام تا کمی دربارۀ آن با هم گفتوگو کنیم…
میبینی درست در لحظاتی که حس میکنی جسم و ذهنت توان کافی ندارد، اتفاقاً بهتر مینویسی. آن خستگی کاذب…
ما خسته و پریشان و ناامید میشویم. چون اولویتبندی نداریم؛ یا درستتر اینکه با اولویتها سر سازگاری نداریم.
چند بار برنامه ریختهایم و گامهای یک روز کاری را به ترتیب تنظیم کردهایم؛ اما در عمل همۀ کارها را پس و پیش انجام دادهایم؟
اینکه به خودت اجازه بدهی در شروع هر کاری بد و ضعیف عمل کنی شاید مهمترین ویژگی یک فرد موفق باشد.
حتی یک نویسندۀ نابغه هم در اولین انشاهای خودش ناقص و دستوپاشکسته مینویسد…
یک دقیقه بنشینید چرتکه بیندازیم ببینیم تولید محتوای خوب چقدر خرج بر میدارد.
خب، اصلاً بگذار اولش یک بار دیگر خیلی ساده بگویم محتوا و بازاریابی محتوا چیست؟
حالا واقعاً در برهۀ حساس کنونی هستیم!
تغییرات بزرگ، مثبت و منفی، در راه است. ما آنقدر به تغییر تن ندادهایم تا اینکه تغییر روی سرمان آوار شده. خب، اگر آدمی جدی و اهل عمل باشیم، دوست داریم نقشی مؤثر ایفا کنیم و برای آینده آماده باشیم…