ایدهیابی با اسم آدمهای موردعلاقهمان
وقتی دنبال ایدۀ تازهای میگردم، یا میخواهم دربارۀ موضوع مهمی تصمیمگیری کنم و نیاز به روشهای خلاقانه دارم از این روشن بهره میگیرم…
وقتی دنبال ایدۀ تازهای میگردم، یا میخواهم دربارۀ موضوع مهمی تصمیمگیری کنم و نیاز به روشهای خلاقانه دارم از این روشن بهره میگیرم…
آن توصیه که قدیمی به جوانها و نوجوانها میگوید؛ با بزرگتر از خودت نگرد؛ چقدر حرف ناپخته و بدی است. اگر مقصود نگشتن با دوست بد است که بدی بزرگ و کوچک ندارد…
کلمات میتوانند تخریبکننده یا شفادهنده و سازنده باشند…
بل گفته بعد از هیتلر بسیار از واژهها معنی اصیل و شریف خودشان را از دست دادند، کلماتی مثل آزادی و عدالت لوث شدند و دیگر تداعیهای قبلی را نداشتند…
همین یک چراغ که روشن نگه داشتهای، حسی از قدرت و اختیار به تو میدهد؛ حتی اگر فکر میکنی همه چیز از دست تو در رفته…
وقتی هیچ ایدهای برای نوشتن ندارم، میروم سراغ متون خوب فارسی و نیم ساعتی را به کلمهبرداری میگذرانم…
وقتی هر آنچه بلدم و در ذهن پختهام را منتشر میکنم، احساس میکنم ذهنم پاکشده؛ پس برای یادگیری چیزهای جدید مشتاقتر میشوم…
مدتها بود با خودم کلنجار میرفتم که آیا درباره موضوعی که امروز میخواهم عنوان کنم، بنویسم یا نه…
مطلقاً قابلپذیرش نیست که کسی کمبود وقت و مشکلات زندگی را بهانۀ مطالعه نکردن کند. چنین آدمی با گفتن جملۀ بالا بیکفایتی و کندیذهن خودش را عیان میکند…
مخاطب از خواندن جملات تکراری اشباعشده…